من آمدم
تا دشت های غربت ترا
درو کنم
من آمدم
تا دست هایی که ترا عاشقند
نوازش کنم
تا پروانه های دیار ترا
رنگ کنم
آمده ام پرواز را
در چشم های تو نگاه کنم
آمده ام دلتنگی هایم را جار بزنم
مرا نگاه کن
که نگاه تو
دست های مرا سبز می کند
من همیشگیٍ ترا عاشقم
من در این کویر ایستاده ام
تا پروانه ای چشم های مرا نوازش کند
کاش می آمدی
کاش
فکر کردی چیزی می نویسم .ها ؟ نمی نویسم تا بیشتر گفته باشم
ای دوست!
استاد این عالیه
این همه احساس کار دست آدم میده