کوچ

کوچ

شعر امروز ایران
کوچ

کوچ

شعر امروز ایران

امشب صدای ستاره ها می آید

 

ماه خاطره می گوید

 

هفت برادران دب اکبر

  

با هم آواز می خواند

 

آن طرف کمی پایین تر ماه

 

زهره عاشقانه هایش را

 

جار می زند

 

از سیاه چاله های آسمان

 

صدایی مبهم می آید

 

انگار ستاره ای با درد

 

 در حال زایش است

 

یا ستاره ای دیگر

 

در بستر مرگ

 

ناله می کند

 

امشب  شعر هایم را

 

در دلم پنهان می کنم

 

برایشان لا لایی می خوانم

 

کودکیم را قصه می کنم

 

خوابشان می کنم

 

اما ستاره ها بیدارشان می کنند

 

امشب  دریافتم

 

تا ستاره ها آرام نگیرند

 

شعر هایم نمی خوابند

 

امشب شعرهایم

 

خواب مرا می گیرند

 

ستاره ها مرا نمی فهمند

 

آسمان را شلوغ کرده اند

 

برای شعر هایم

 

از دب اکبر گفتم

 

زهره را نشانشان دادم

 

ناله ها را تعریف کردم

 

آرام گرفتند

 

خوابیدند

 

من نیز

 

آسمان آرام نبود

 

من نیز