کوچ

کوچ

شعر امروز ایران
کوچ

کوچ

شعر امروز ایران

امشب صدای ستاره ها می آید

 

ماه خاطره می گوید

 

هفت برادران دب اکبر

  

با هم آواز می خواند

 

آن طرف کمی پایین تر ماه

 

زهره عاشقانه هایش را

 

جار می زند

 

از سیاه چاله های آسمان

 

صدایی مبهم می آید

 

انگار ستاره ای با درد

 

 در حال زایش است

 

یا ستاره ای دیگر

 

در بستر مرگ

 

ناله می کند

 

امشب  شعر هایم را

 

در دلم پنهان می کنم

 

برایشان لا لایی می خوانم

 

کودکیم را قصه می کنم

 

خوابشان می کنم

 

اما ستاره ها بیدارشان می کنند

 

امشب  دریافتم

 

تا ستاره ها آرام نگیرند

 

شعر هایم نمی خوابند

 

امشب شعرهایم

 

خواب مرا می گیرند

 

ستاره ها مرا نمی فهمند

 

آسمان را شلوغ کرده اند

 

برای شعر هایم

 

از دب اکبر گفتم

 

زهره را نشانشان دادم

 

ناله ها را تعریف کردم

 

آرام گرفتند

 

خوابیدند

 

من نیز

 

آسمان آرام نبود

 

من نیز

نظرات 22 + ارسال نظر
من 1386/09/03 ساعت 03:18

داس ماه
در سیاهی چشمهایت بود
شبی که
ستاره های بخت مرا
درو می کردی!

***********************
حس بی اندازه خوبی است این شب زنده داری ها با طعم شعر تازه ... عطر ستاره باران ...

زهره 1386/09/05 ساعت 14:28

دیری ست،
مثل ستاره ها چمدان را
از شرق ماهیان و تنهایی خودم
پر کرده ام ولی
مهلت نمی دهند که مثل کبوتری
در شرم صبح پر بگشایم
با یک سبد پر از ستاره و لبخند
خود را به کاروان برسانم...

شفیعی کدکنی

تاراز 1386/09/05 ساعت 14:30

از سیاه چاله های آسمان

صدایی مبهم می آید

انگار ستاره ای با درد

در حال زایش است

یا ستاره ای دیگر

در بستر مرگ .
روان می نویسی دوست من و خوب
چرا مرا خبر نکردی ...ها؟


سلام
توی حال و هوای عجیبی بودم که شعرت رو خوندم .حالم گرفته شد.
امشب اندوه تو بیش از همه شب شد یارم
وای از این حال پریشان که من امشب دارم
کاش یکباره زنم خیمه به صحرای عدم
امشب ای زندگی از روی تو هم بیزارم...
جدید نوشتم بهم سر بزن

تاراز 1386/09/06 ساعت 00:57

اولندش من اول سر زدم
اول تر آمدم به ساعت وبلاگ نگاهی کن عزیز
شعر هم نمی آید عزیز
دومندش ................

[ بدون نام ] 1386/09/08 ساعت 01:43

مرا بتکان آنقدر که نریزم

بریزان تا دوباره به اول درخت برگردم

برگردان تا دستی که تکانم دادی بگیرم


بیا و شعر جدیدی بخوان و به من بگو چه کنم ای دوست

اگنس 1386/09/09 ساعت 04:59

تو کیستی؟ ز کجایی؟ که آسمان کبود
هزار چشم به راهِ تو از ستاره گشود

تاراز 1386/09/11 ساعت 20:12

کوجایی رفیق
کوجا؟
کجا؟
کجای این شب تیره تیر به سیاهی می زنی ؟

وحید 1386/09/15 ساعت 19:25 http://marpich.blogsky.com/

و کاش آسمان مرا میفهمید...........................

زهره 1386/09/17 ساعت 12:28


چرا به روز نمی کنید ؟

ما منتظریم !

تاراز 1386/09/17 ساعت 13:07

بنویس که منتظرم در کلمه ای که جان دارد

من 1386/09/17 ساعت 20:40

می بینم که همه ابراز می کنند چشم انتظاری شان را! خواستم بگویم من بیشتر
خب، شعر بگین

تاراز 1386/09/28 ساعت 20:34

............................................
........................................
..................................
.............................
........................
...................
...............
...........
.........
......
......
...............................................................آخه چرا؟

فریبا 1386/10/15 ساعت 00:26

هزار ساله که دوستت دارم عزیزم.

سلام ..
زیبا بود . خوشحال میشم به روز کنید !.!
میخواستم یه سوال بپرسم که میپرسم ؟!!!؟؟
استاد کیمیایی .. مسعود کیمیایی . جایی تدریس میکنن ؟ اموزشگاه خاصی ؟کجا؟؟
منتظر جوابتون هستم .
فعلا ..

شاه ماهی 1386/10/18 ساعت 02:38

سلام ..
مرسی جوابم رو دادید .

ببین عمو تا شعر ننویسی آب مون توی یک جوب نمی ره ....ببین ادامه خوبی یک تصمیم است ..کسی تو را گرفته ...... نگرفته .......من از شاعری حرف می زنم که نامش حمید است... کجاستی؟

سلام استاد! حالتون چطوره؟ خوبید؟ کم پیدایید؟ نگران شدم. با یه آپ کوچولو دل ما رو شاد کنید.

سلام

درباره شعر شما باید به دو نکته اشاره کنم.یکی محتوا و دو دیگر قالب شعر.قدر مسلم شما از شعرایی هستید که اصطلاحا فرمالیست نامیده می شوند و اگر نخواهم زیاد دور بروم باید از م.آزاد یاد کنم که بسیار شبیه شما بود.بهتر بود می گفتم شما شبیه او می سرایید.اما پیش از پرداختن به آنچه در مقدمه ذکر کردم باید بگویم شاعر یا نویسنده به نظر این کم مقدار ،باید با دغدغه های جامعه ای که در آن زندگی می کند خود را مواجه کند.این همان انتظاری است که از نویسنده یا به قولی روشن فکر می رود.فرناندو پسوآ شاعر پرتغالی در باره واکنش یک روشنفکر به جریان های روز می گوید:«شما نمی توانید بگویید روشنفکر هستید ولی وقتی از شما می خواهند درباره مساله ای اظهار نظر کنید بگویید چون سرگرم تهیه کاتالوگ موزه هستم فرصت اظهار نظر ندارم.»به نظرم شعر شما از جریان روز شعر ایران فاصله دارد، چه می توان در واکاوی بن مایه آن گفت،شاعر ما فرمالیستی است که دوست دارد با کلمات بیش از حدرایج بازی کند.این روند یک مزیت دارد و این که شما در دست یافتن به دنیای شعر خود موفق تر عمل می کنید اما در مقابل می توان این اشکال را هم وارد دانست که کلمات شما در ورطه تکرار گرفتار می شوند.و این دور تسلسل کماکان ادامه دارد.از تکرار کلمه تا تکرار عبارت و جمله و سوژه.
فرم در شعر شما فدای ادای احساس می شود حال آنکه با توجه به خاستگاه شعرتان بهتر است تا حد ممکن از این امر بپرهیزید.این نظر شخصی بنده است و قطعا حکم نیست.در همان شعر نخست که با این بند شروع می شود:امشب صدای ستاره ها می آید،می شد برای هفت برادران دب اکبر از فعل جمع استفده کنید تا هم آهنگین تر خوانده شود هم موزون تر باشد.تاکید می کنم بهتر بود نه این که حتما.
شعر شما در پاسخ به کدام سوال مطرح شده؟به قول نویسندگان،بعدش چی؟اما در نیمه دیگر ما شاهد پاره هایی متقن هستیم که شعر را به ناگه نجات می دهند:
از سیاه چاله های آسمان
صدایی مبهم می آید
انگار ستاره ای با درد
در حال زایش است
یا ستاره ای دیگر
در بستر مرگ
ناله می کند...
در هر صورت این که شما می توانید شعر بگویید و ما قد سوادمان فقط به چیدن گل ذهن شما می رسد بسیار ستودنی است.باز هم به شما سر می زنم و یاوه سرایی می کنم.
تا درودی دیگر،فعلا بدرود



تاراز 1386/10/24 ساعت 10:42

سلام در رابطه با نظرات دوست عزیز باید عرض کنم این شاعر دوست بیشتر از آن که فرمالیست باشد بسیار به سمت محتوا پیش می رود و در بیشتر شعرهای ایشان فرم فدای محتواست.احساس چیزیست که در نگاه اول از این شعر ها دریافت می شود.متاسفانه یا خوشبختانه در شعر این دوست از بازی های زبانی خبری نیست واگر هم باشد آنقدر با ترس استفاده می شود که خواننده مجاب می شود در بطن شعر بوده و الی آخر از این دست شعرهایی زیبایی شنیده ام.
دلم
آرام آرام گرفت
تو که آمدی
دلم آرام گرفت

شعر های قشنگی دارید...
کاش اسم هم داشتند... مثلا من الان میخواهم چند تایی را که بیشتر دوست دارم نام ببرم نمیدانم چطور بگویم...
من حلقه های عاشقانه من و زود زرد شد را بیشتر دوست داشتم...
به هر حال...موفق باشید... زیبا بود...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد