کنار ترنم سالهای سکوتم
در یک لیوان آب
بیدار شدم.
غرق در بیداری،
لیوان شکست
*
صدای توأمان جیرجیرک و ماشین
و ولگردی مهتاب
در حباب صابون؛
و سال ...
یادت هست؟
سلامشعر زیباییه..بعضی چیزها راحت فراموش می شن...
سلامممنونمنم همینطور فکر می کنم
سال ؟کدام سال کوچ عزیز ؟مثل همه ی شعرهایت دلنشین بود.
سالی که همین نزدیکی هاست ممنون
سلام
شعر زیباییه..
بعضی چیزها راحت فراموش می شن...
سلام
ممنون
منم همینطور فکر می کنم
سال ؟کدام سال کوچ عزیز ؟
مثل همه ی شعرهایت دلنشین بود.
سالی که همین نزدیکی هاست
ممنون